فهرست مطالب
تا به حال به این فکر کرده اید که آیا یک خودشیفته با افزایش سن بدتر می شود؟ اگر این مورد است، شما به جای درستی آمده اید تا این را بفهمید.
همچنین ببینید: زبان بدن کج سر زن (ژست)پاسخ به این سوال به فرد و شدت ویژگی های خودشیفتگی آنها بستگی دارد. به طور کلی، اعتقاد بر این است که ویژگی های خودشیفتگی به طور متوسط با افزایش سن بدتر نمی شود، اما ممکن است در موارد خاص برجسته تر شود. ممکن است صفات خودشیفتگی به مرور زمان به دلیل عوامل شخصی و محیطی، مانند عدم تأمل در خود یا تداوم رفتار خودشیفتگی توسط خانواده یا دوستان، ریشه دوانده شود.
اگر فردی برای ویژگی های خودشیفتگی خود تحت درمان قرار نگیرد، ممکن است این ویژگی ها در طول زمان بدتر شوند> 2> خودشیفتهها ممکن است با افزایش سن بیشتر خواستار و کنترلکنندهتر شوند.
همچنین ممکن است انتظار داشته باشند که با آنها متفاوت از سایر افراد رفتار شود زیرا معتقدند برتر هستند و سزاوار رفتار ویژه هستند. خودشیفته ها همچنین ممکن است از نزدیکان خود خواسته هایی مانند انتظار توجه یا تحسین بیشتر از دیگران داشته باشند.
آنها اغلب از کسانی که در زندگی خود هستند می خواهند خواسته ها یا نیازهای خود را به خطر بیاندازند تا به خواسته های خودشیفته خدمت کنند. همه این انتظارات به دلیل دشواری برآورده کردن تمام خواستههای یک فرد خودشیفته، میتوانند باعث استرس و تنش در روابط شوند.
خودیپیشها چگونه خود را با سن وفق میدهند؟
اغلب خودشیفتهها در سازگاری با سن مشکل دارند، زیرا ممکن است واقعیت پیری خود را نپذیرند و ظاهر فیزیکی و تواناییهای خود را کاهش دهند. s، و روش های دیگر برای حفظ ظاهری جوان. خودشیفتهها ممکن است با افزایش سن بهطور فزایندهای گوشهگیر شوند و دیگر به دنبال تعامل اجتماعی یا فعالیتهایی نباشند که دیگران را در بر میگیرد.
همچنین ممکن است زمانی که اقتدار یا تواناییهایشان به دلیل ماهیت مغرورشان به چالش کشیده میشود، حالت تدافعی و خصمانهتری پیدا کنند. مهم استبرای کسانی که به فرد خودشیفته اهمیت می دهند باید از این مسائل بالقوه آگاه باشند و آماده باشند تا در صورت لزوم به آنها کمک کنند تا به شیوه ای سالم سازگار شوند.
آیا خودشیفته های سالخورده می توانند به زندگی عادی بازگردند؟
خودیشتگان سالخورده ممکن است دوران سختی داشته باشند زیرا نمی دانند زندگی عادی چیست. خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی است که شامل احساس بیش از حد اهمیت و استحقاق خود، و مشکل در ایجاد روابط معنادار با دیگران است.
با افزایش سن، افراد خودشیفته ممکن است در باورهای خود سفتتر شوند و نتوانند انتقاد یا تغییر را بپذیرند. آنها ممکن است با تغییرات فیزیکی و عاطفی مرتبط با افزایش سن، مانند کاهش تواناییهای فیزیکی و افزایش تنهایی، بیشتر به چالش کشیده شوند.
در حالی که ممکن است برای خودشیفتههای سالخورده به اصطلاح زندگی عادی داشته باشند، معمولاً به مداخلات روانشناختی مانند درمان و گروههای حمایتی نیاز دارد. چنین درمان هایی می تواند به آنها کمک کند تا یاد بگیرند که چگونه با شناخت محدودیت های خود و پذیرش مسئولیت اعمال خود، روابط سالم تری با خود و دیگران ایجاد کنند. با حمایت مناسب، خودشیفتههای سالخورده میتوانند زندگی رضایتبخشتری را با رضایت بیشتر از روابط بین فردی داشته باشند، اما درک میکنند که جنبههای تاریکتری برای خود دارند که در یک نقطه ظاهر میشود.ناشی از ناامنی و عدم عزت نفس آنهاست. پیری به معنای از دست دادن جذابیت فیزیکی است که یکی از منابع اولیه تأیید برای خودشیفتهها است.
همچنین به معنای اجتنابناپذیر بودن مرگ است که باعث میشود آنها احساس ناتوانی و آسیبپذیری کنند. آنها از از دست دادن جوانی، زیبایی و قدرت خود و همچنین تحسینی که از سوی دیگران دریافت می کنند می ترسند.
همچنین ببینید: وقتی کسی دست های خود را به هم می مالد به چه معناست؟آنها از فراموش شدن یا طرد شدن توسط جامعه وقتی پیر می شوند وحشت دارند. همه این ترسها منجر به احساس درماندگی و ناامیدی میشود که کنار آمدن با آن در زندگی بعدی دشوار است. در نهایت، خودشیفتهها از پیری میترسند، زیرا میترسند توسط جامعه نادیده گرفته شوند و ارزششان کم شود.
چرا خودشیفتهها با افزایش سن بدتر میشوند؟
خودیپیشها به دلیل ناتوانی در تشخیص نیازهای دیگران، با افزایش سن، بدتر میشوند. با افزایش سن، خودشیفته ها در باورهای خود تثبیت می شوند و از همدردی با اطرافیان خود ناتوان می شوند.
این فقدان همدلی آنها را به سمت خودخواه و دستکاری فزاینده و همچنین کنترل بیش از حد سوق می دهد. افراد خودشیفته به دلیل احساس بزرگی که دارند، اغلب مایل نیستند یا نمیتوانند انتقاد یا بازخورد دیگران را بپذیرند، که میتواند آنها را حتی بیشتر تدافعی کند و دیدگاههای مخالف را نادیده بگیرد.
همه این عوامل در بدتر شدن رفتار خودشیفته در طول زمان نقش دارند. با افزایش سن، تمرکز آنها بیشتر می شودبر خودشان و کمتر قادر به درک یا اهمیت دادن به احساسات اطرافیانشان هستند.
سوءاستفاده از خودشیفتگی چیست؟
سوءاستفاده از خودشیفتگی نوعی سوء استفاده عاطفی است که می تواند در یک رابطه یا خانواده رخ دهد. این با خود محوری شدید، کنترل و دستکاری قربانی توسط آزارگر مشخص میشود.
خودیپرستها اغلب از تکنیکهای نورافکن استفاده میکنند تا به قربانیان خود احساس بیارزشی و دیوانگی بدهند، در حالی که آنها را برای تایید به آزارگر وابسته میکنند. آنها همچنین ممکن است از درمان خاموش، تهدید، یا احساس گناه به عنوان روشهای دیگر کنترل استفاده کنند.
سوء استفاده از خودشیفتگی میتواند اثرات طولانیمدتی بر قربانیان داشته باشد، مانند اضطراب، افسردگی، اعتماد به نفس پایین، PTSD و سایر مسائل مربوط به سلامت روان که غلبه بر آنها دشوار است. یادگیری نحوه تشخیص سوء استفاده از خودشیفتگی و کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان برای بهبودی یا بیرون آمدن از آنجا ضروری است.
افکار نهایی
افراد خودشیفته می توانند با افزایش سن بدتر شوند، یا ممکن است دقیقاً در همان حالت باقی بمانند. برخی از خودشیفتهها در طول زمان در رفتار خود افراطیتر میشوند، در حالی که برخی دیگر همانقدر بد میمانند که همیشه بودهاند.
این اغلب به میزان تقویتی که از اطرافیانشان دریافت میکنند بستگی دارد. امیدواریم به سوال شما پاسخ داده باشیم. همچنین ممکن است این پست برای شما مفید باشد چگونه به یک خودشیفته نزدیک شویم (راه جدید را درک کنیم) در تلاش خودبرای درک یک خودشیفته.