فهرست مطالب
کلمات منفی زیادی وجود دارد که با M شروع میشوند، رایجترینها و چند کلمه دیگر را در زیر فهرست کردهایم.
کلمات منفی که با M شروع میشوند میتوانند در زندگی روزمره ما مفید باشند زیرا به ما کمک میکنند احساسات یا موقعیتهای منفی را واضحتر بیان کنیم. به عنوان مثال، کلمه "مخفف" به معنای قصد آسیب رساندن یا کینه توزی است، در حالی که "عملکرد نادرست" به دستگاه یا سیستمی اشاره دارد که به درستی کار نمی کند.
همچنین ببینید: چرا من به راحتی از مادرم عصبانی می شوم؟با استفاده از این کلمات منفی، می توانیم افکار و احساسات خود را به طور دقیق تر و موثرتر منتقل کنیم و از مبهم یا مبهم به نظر برسیم. با این حال، مهم است که از کلمات منفی با دقت و درایت استفاده کنید، به خصوص در هنگام برقراری ارتباط با دیگران. استفاده بیش از حد از کلمات منفی ممکن است بیش از حد انتقادی یا تهاجمی باشد، در حالی که استفاده بیش از حد از آنها می تواند پیامی را که می خواهیم منتقل کنیم تضعیف کند.
همچنین ببینید: وقتی کسی با دست روی باسن می ایستد به چه معناست.کلمات منفی که با حرف م شروع می شوند
بدخواه - داشتن یا نشان دادن تمایل به انجام بدی به دیگران. |
بدخواهی - قصد یا تمایل به انجام بد. تمایل به ایجاد آسیب. |
بیمار - با علاقه غیر طبیعی و ناسالم به موضوعات مزاحم و ناخوشایند مشخص می شود. |
موروز - عبوس و بدخلق. همبستگی -رفتار نادرست، به ویژه توسط یک مقام دولتی. |
بدبختی - حالتی از ناراحتی یا ناراحتی شدید. |
نقص عملکرد - عدم عملکرد صحیح. |
Misanthrope - فردی که از نوع بشر بیزار است و از جامعه انسانی اجتناب می کند. - بد ذات یا اثر؛ بدخواه. |
تهديد كننده - حاكي از وجود خطر. تهدیدکننده. |
یکنواخت – کسل کننده، خسته کننده و تکراری. |
اشتباه – یک خطا یا قضاوت نادرست. |
به هم ریخته – نامرتب یا کثیف. | آزاردهنده. ایجاد غم و اندوه، پشیمانی یا اندوه گاز گرفتن. |
متعصب - امتناع از اطاعت از دستورات یک فرد با قدرت. |
بی رحم - بی رحمانه یا ترحم نشان نمی دهد. |
دستکاری - با تاکتیک های غیرمستقیم، فریبکارانه، یا زیر دستی برای کنترل یا تحت تاثیر قرار دادن دیگران مشخص می شود. ناکافی است. |
مالیخولیا - احساس غم و اندوه متفکرانه، به طور معمول بدون علت واضح. |
بدخیم - رشد یا تومور سرطانی.مجنون. |
Moribund – در نقطه مرگ. در زوال نهایی. جنایت. |
بوی بد – بوی نامطبوع. |
مهم – بزرگتر یا سخاوتمندتر از حد معمول یا ضروری. ایجاد یا قادر به ایجاد آسیب یا تخریب، به ویژه با ابزارهای ماوراء طبیعی. |
احمق - یک فرد احمق. |
مگی - گرم و مرطوب. |
بدخیم - کیفیت بدخواه یا مضر بودن. 7> شیطنت - ایجاد یا نشان دادن علاقه به ایجاد مشکل به شیوه ای بازیگوش. |
Malingerer - فردی که برای اجتناب از کار یا وظیفه خود را به بیماری یا جراحت نشان می دهد. |
احمق - بسیار احمقانه یا احمقانه. خشمگین یا آسیب دیده است. |
نال کردن – ایجاد صدای آهسته و غم انگیز. |
بدخواهی – بدخواهی یا نفرت. |
عدم تطابق – عدم تطابق یا هماهنگی با چیز دیگری. باعث سردرگمی می شود. |
50 عدد دیگر بدون تکرار به من بدهیدهر |
ماکیاولیستی – با حیله گری و فریب مشخص می شود. |
Malapropos – نامناسب یا بی جا. |
مارتینه – یک نظم دهنده سخت گیر. ارزش یا صداقت. |
مفیتیک – بدبو و ناخوشایند. |
جذب – دروغگو یا ناصادق. |
زن ستیز – نشان دادن نفرت یا نفرت شدید از زنان. sed or shamed. |
Milated – تغییر شکل یا آسیب دیده بودن. |
مخفف – قصد آسیب رساندن. |
هیولایی – بسیار زشت یا ناخوشایند; به طرز غیرانسانی بی رحمانه یا شرورانه. |
میناتوری – بیان یا انتقال تهدید. |
ملوداماتیک – بیش از حد دراماتیک یا احساسی. |
Mawkish – بیش از حد احساساتی یا عاطفی. در زوال پایانی. |
Mundane - عدم علاقه یا هیجان. کسل کننده. |
ناسازگاری - واکنش ضعیف یا ناسازگارانه به یک موقعیت یا محیط. |
بدرفتاری - یک عمل شیطانی یا اشتباه.یا خودمحور. |
ماچو - بیش از حد پرخاشگر یا قاطعانه به روشی مردانه. |
شبه - فردی که بد رفتار می کند یا قانون را زیر پا می گذارد. |
محروم - گیر کرده یا در یک موقعیت دشوار گیر کرده یا گرفتار شده است. cre - فقط با کیفیت متوسط. خیلی خوب نیست. |
فانی – در معرض مرگ یا مقدر شده است که بمیرد. |
شهادت – رنج یا مرگ به دلیلی. |
موز – نامشخص یا گیج، گویی از نوشیدن الکل زیاد. صحبت کردن با صدای آهسته یا نامشخص. |
گمراهکننده – ایجاد ایده یا تصور اشتباه. |
بدشکل – تغییر شکل یا تغییر شکل. |
مالیخولیا – احساس غمگینی یا افسردگی بدون هیچ دلیل واضحی. حرف M تعدادی هستند که می توانید از بین آنها انتخاب کنید، امیدواریم یکی از لیست ما را پیدا کرده باشید. تا دفعه بعد ممنون که خواندید. |