فهرست مطالب
ابزارها و تکنیکهای زیادی برای متقاعد کردن هر کسی برای انجام کاری وجود دارد، اگر از این واقعیت که شما میخواهید این کار را انجام دهید بیاطلاع است.
همچنین ببینید: اگر دختری شماره خود را به شما بدهد به چه معناست؟ما میتوانیم از تکنیکهای زبان طبیعی برای کمک به آرامش دیگران یا صحبت کردن با آنها در مورد روشهای تفکرمان، مانند لحن صدایمان، سرعت صحبت کردن، کلماتی که استفاده میکنیم، و روشی که در زیر استفاده میکنیم، استفاده کنیم>
تکنیک های متقاعد کننده قدرتمند
![](/wp-content/uploads/persuasion-techniques/473/m1fiuk9qoz.webp)
تکنیک های متقاعد کننده ابزار یا روش هایی هستند که برای متقاعد کردن دیگران برای موافقت با یک استدلال استفاده می شوند. تکنیکهای متقاعدکننده به سه دستهبندی مختلف تقسیم میشوند. NLP
Cadence
چه آهنگی طبق جستجوی سریع گوگل آهنگ صدا، دنباله ای از نت ها یا آکوردهایی است که پایان یک عبارت موسیقی را تشکیل می دهند. یک راه سادهتر برای گفتن اینکه آهنگ چیست، لحن صدای شما و نحوه استفاده از لحن خود برای برجسته کردن کلمات در مکالمه برای فشار دادن نظر خود بر روی یک شخص است.
شاید قبلاً متوجه شده باشید که وقتی نسبت به چیزی احساساتیتر میشویم، صدای ما تغییر میکند، معمولاً وقتی از نظر احساسی برانگیخته میشویم، لحن صدا افزایش مییابد.یک سوال بپرسید، متوجه خواهید شد که چیزی را در درون آنها ایجاد کرده اید. این ایده میدهد که آیا برای کسب اطلاعات بیشتر باید عقب نشینی کرد یا فشار داد.
یک مثال دیگر از زمانی که افراد از آهنگ استفاده میکنند، زمانی است که والدین یا مافوق سعی میکنند بر نقطه نظرات خود تأکید کنند. آنها از لحن صدای عمیقتری با عطف پایینتر استفاده میکنند تا منظورشان را منتقل کنند.
اگر میخواهید با استفاده از لحن صدای خودتان امتحان کنید، سپس این تمرین را امتحان کنید.
در نظر بگیرید که جمله زیر چگونه با کلمات مختلف برجسته به نظر میرسد.
- شما دارید این را میسازید. من، من هیچ یک از اینها را نگفتم.
- شما دارید این را میسازید درباره من، من هیچکدام از آن را نگفتم.
- شما این را در مورد من میسازید، من هیچکدام از اینها را نگفتم.
- شما در مورد من میسازید، من من من من را ساختید که 3> هر یک از آن ها را بگویید.
- شما دارید درباره من می سازید، من نگفتم هیچ کدام از آن ها.
- شما دارید این را در مورد من می سازید، من هیچ از آن را نگفتم.
- شما این را در مورد من می سازید، من هیچ یک از
معنای متفاوت را به معنای متفاوتی به مکالمه ندادم. شخص یا افرادی که گوش می دهند.
لحن صدای شما بر نحوه دریافت پیام شما توسط شخص تأثیر می گذارد. اکثر هیپنوتیزورها از آهنگ خود استفاده می کنندسوژه های خود را آرام کنید تا بتوانند به حالت خلسه بروند.
کریس ووس از تکنیکی به نام صدای دی جی رادیویی استفاده می کند. این تکنیک در موقعیتهای گروگانگیری پرمخاطره به منظور آرام کردن گروگان یا تروریست به منظور مذاکره استفاده میشود.
برای درک دقیقتر این تکنیک و بسیاری از ابزارهای دیگر که میتوانید در زندگی روزمره خود از آن استفاده کنید، اکیداً توصیه میکنیم کتاب او را با عنوان «هرگز تفاوت نکنید» بخوانید.
نکته کلیدی که باید در مورد لحن صدا به خاطر بسپارید این است که افراد با قدرت یک جمله را کنترل میکنند که میشنوند
انحراف زیاد به سمت بالا، این نشان دهنده عدم اطمینان است.
یک تکنیک ساده برای صحبت با لحن عمیق تر این است که صاف بنشینید و صدای خود را به سمت شکم خود هدایت کنید. سعی کنید روی قسمتهای خاصی از سخنرانیتان که میخواهید در اطراف افراد برجسته کنید، تأکید کنید.
یک ابزار جالب که میتوانیم برای متقاعد کردن مردم استفاده کنیم، استفاده از لحن صدایمان است. فکر میکنم یکی را به خاطر بسپارید.
سرعت
وقتی با مردم صحبت میکنید، توجه داشته باشید که چقدر سریع یا آهسته صحبت میکنند. این به شما ایده میدهد که آنها چقدر هیجانزده یا آرام هستند.
وقتی فهمیدیم چقدر هیجانزده یا آرام هستند، میتوانیم سرعت آنها را بازتاب دهیم تا آنها را از حالت هیجانزدهتر به حالت آرامشبخشتر برسانیم یا برعکس.
این یک ابرقدرت است که افراد زیادی نمیدانند، بله، توسعه آن زمان میبرد، اما زمانی که میتوانید آن را تمرین کنید، باید تمرین کنید.و در مورد.
حداقل، یک بار آن را امتحان کنید. شما چیزی برای از دست دادن ندارید و همه چیز را برای به دست آوردن ندارید.
زبان بدن
شصت درصد از تمام ارتباطات غیرکلامی است، بنابراین هنگام استفاده از تکنیک های زبانی برای متقاعد کردن افراد باید آن را در نظر بگیریم. این بیش از نیمی از چیزی است که واقعاً میگوییم.
وقتی میخواهیم کسی را متقاعد کنیم، باید از حرکات باز، کف دست، پاها، سینه استفاده کنیم.
چقدر حرکت بسیار مهم است وقتی زبان بدن را میفهمید، میتوانید از مهارت جدید خود در زبان استفاده کنید تا قدرتهای فوقالعادهای داشته باشید که هرگز نمیدانستید وجود دارند.
H زبان NLP
مشخص شده است که در حالی که ممکن است از اصطلاح "هیپنوتیزم" برای توصیف نحوه استفاده از زبان استفاده کنیم، بیشتر ارتباطات برای کنترل افکار دیگران است. اگر به این شکل به آن فکر کنید، همه زبان ها متقاعدکننده هستند.
کلمات می توانند در سطوح احساسی، خودآگاه و ناخودآگاه افراد را جذب یا منحرف کنند. مردم از کلمات به گونه ای استفاده می کنند که برایشان طبیعی باشد بدون اینکه به کلماتی که می گویند فکر کنند. میتوانید زبان یا استفاده از کلمات را انتخاب کنید و شروع به استفاده از آنها در زبان خود کنید تا رابطهای به نام تکنیکهای آینهسازی ایجاد کنید.
اگر میخواهید فردی احساس خاصی داشته باشد، ابتدا باید توجه او را جلب کنید و او را به مسیری هدایت کنید که میخواهید نتیجه آن به دست آید.
برای مثال، میتوانید در مورد زمانی که احساس میکرده است سؤالی بپرسید و سپس آن را بازتاب دهید.درباره زمانی که در موقعیت مشابهی قرار داشتید و اینکه چگونه توانستید بر چالش غلبه کنید و از چه ابزارها و تاکتیک هایی برای رسیدن به نتیجه استفاده کرده اید، داستانی را برای آنها تعریف کنید.
تکنیک های زبان متقاعد کننده گروهی از ابزارها هستند که به افراد کمک می کنند دیگران را متقاعد کنند تا از دیدگاه آنها حمایت کنند. زبان متقاعد کننده نوعی ارتباط است که برای متقاعد کردن افراد باید شاداب و حمایت کننده باشد. زبان همچنین باید برای شخصی که آن را میخواند جذابیت عاطفی داشته باشد.
تکنیکهای زبانی متقاعدکننده زیادی در بازاریابی، تبلیغات و سایر زمینهها استفاده میشود. برای اینکه این تکنیک ها موثر واقع شوند، باید با لحن و زمینه مناسب استفاده شوند.
سوالات
از سؤالات استفاده کنید تا افراد را متقاعد کنید تا احساس کنند که شما می خواهید آنها احساس کنند
برای متقاعد کردن افراد، باید به ذهن آنها وارد شوید. بهترین راه برای انجام آن چیست؟ از آنها یک سوال بپرسید.
سوالی که باید برای متقاعد کردن کسی بپرسید، سوالات اصلی نامیده می شود. سؤالات اصلی عالی هستند زیرا پاسخ یا نتیجه مورد نظر شما را ارائه می دهند.
برخی از نمونه های سؤالات اصلی عبارتند از مفروضات تعبیه شده، ایده های مرتبط، علت و معلول، و موافق با من.
سوالات جاسازی شده
با پرسیدن یک سؤال جاسازی شده، قبل از اینکه آنها نتیجه را پردازش کنند، فرض می شود. به عنوان مثال، میتوانید به یکی از فرزندانتان بگویید: «میشویتا ساعت 10 شب به رختخواب بروید، درست است؟»
ایده های مرتبط
ایده های مرتبط روش هایی برای پیوند دادن ایده ها قبل از پرسیدن سؤال هستند. اگر میخواهید یک خودروی جدید از فروشنده اصلی بخرید، میتوانید چیزی مانند "فورد گفته است که اگر بتوانم نقدی بخرم 20٪ تخفیف برای خریدم به من پیشنهاد میدهد" "چه معاملاتی خریدار نقدی دارید؟" قرار دادن ایدهها قبل از یک سوال راهی عالی برای گفتن اینکه اطلاعات بیشتری در مورد چیزی دارید به طرف مقابلتان میدهید.
شما همیشه میتوانید این واقعیت را قبل از پرسیدن سؤال به منظور متقاعد کردن طرف مقابل بسازید، ما به شما پیشنهاد نمیکنیم این کار را انجام دهید، اما این راهی است برای وارد شدن به ذهن کسی.
علت و تأثیر
به عنوان مثال اگر این سؤال شما را تحت تأثیر قرار میدهد؟ اگر از همکار خود بپرسید که آیا آن پروژه را شروع می کنید، چگونه روی پروژه های دیگری که قبلاً روی آنها کار می کنید تأثیر می گذارد؟ این یا نشان می دهد که آنها باید یک پروژه را به پایان برسانند یا اینکه زمان کافی برای شروع یک پروژه جدید در اختیار دارند.
Agree With Me
Agree with me
Agree with me، سوالاتی هستند که باعث می شوند طرف مقابل با شما موافق باشد. نمونه ای از یک سوال موافق با من این است که "اگر آن نظر در چهره شما باشد، شما نیز ناراحت می شوید؟" مثال دیگری می تواند این باشد که "شما موافقید که هزینه زندگی به سرعت در حال افزایش است"؟
سوالات اصلی بالا این است که چگونه ماکسی را متقاعد کنید که با ما موافق باشد یا در مورد آنچه ما می خواهیم فکر کند. آنها ابزارها و تکنیکهای زبانی هستند که اکثر مردم نمیبینند تا زمانی که آموزش دیده باشند.
استعارهها یا داستانگویی
گفتن داستان از سپیدهدم برای متقاعد کردن استفاده میشده است. این است که چگونه اجداد ما دانش را منتقل کردند و چگونه ما به آنچه امروز هستیم تکامل یافتیم. قصه گفتن راهی است که انسان ها با هم ارتباط برقرار می کنند. آنها به ما اجازه می دهند اطلاعات را به اشتراک بگذاریم، دیدگاه های جدیدی به دست آوریم و به روشی شخصی با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
به کتاب مقدس یا قرآن فکر کنید، که مملو از داستان ها و استعاره ها در مورد چگونگی داشتن یک زندگی خوب مطابق با خداوند است. هر دو کتاب مملو از پیامهای پنهانی هستند که میتوان آنها را به روشهای مختلفی تفسیر کرد، همانطور که ما دریافتیم.
ما میتوانیم از استعارهها برای متقاعد کردن مردم برای انجام کارهایی استفاده کنیم که میخواهیم انجام دهند. یک داستان اساسا وسیلهای برای ساختن تصاویر در ذهن دیگران است و در آن داستان، میتوانیم از دستورات تعبیهشده برای متقاعد کردن شنوندگان به طرز تفکرمان استفاده کنیم.
روشی که این کار باعث میشود ذهن مصرفکننده منحرف شود و پیروی از طرح داستان بهطور ناخودآگاه آزادانه تمام اطلاعات را دریافت کند، در واقع، ما میتوانیم به عنوان مثال دستور مصرفکننده را بهطورکلی به دستور شما بگویید
بهطورکلی رد کردهایم. داستانی در مورد آخرین باری که در تعطیلات بودید و نتیجه شما این بود که شخصی را با استفاده از یک داستان آرام ببخشیددستورات تعبیه شده خود را پنهان کنید..
شما می توانید زمانی که به فرودگاه می روید در مورد زمانی که به کارائیب رفته اید، در لحظه باز شدن درهای اتوماتیک و زمانی که آرام تر می شوید، به آنها بگویید. "شما آرام می نشینید و از هر لحظه آن لذت می برید، زیرا می دانید که لازم نیست هیچ کاری انجام دهید جز استراحت و لذت بردن از سواری" "وقتی درهای هواپیما باز می شود، آرامش بیشتری پیدا می کنید. وقتی به هتل نزدیک می شوید، احساس می کنید وزنه ای از روی شانه هایتان برداشته می شود. میدانید که زمان خوبی خواهید داشت و واقعاً احساس آرامش میکنید.
فرمانهای تعبیهشده راهی عالی برای بررسی هر داستانی و متقاعد کردن فرد برای رسیدن به نتیجهای است که میخواهید.
زبان پیشفرض
پیشفرض عبارتی است که حاوی فرضی است که باید درست باشد یا نباشد. اگر میخواهیم معنی جمله را بفهمیم، باید پیشفرض را درست بپذیریم.
کلمات جزئیات مهم موضوع را حذف کردند. این ساختارها، زمانی که به درستی استفاده شوند، یکی از سختترین الگوهای زبانی هستند که در مکالمه طبیعی قابل تشخیص هستند. فرض بر این است که از ابتدا یک مهمانی برگزار شده است.
چه کسی اینجا بیشترین پول را دارد؟ فرض بر این است که آنها پول دارند.
آیا شما آن مستند را تماشا کردید؟ فکر می کنم شما تلویزیون داشتید و در خانه بودید.
همچنین ببینید: 91 کلمه هالووین که با K شروع می شوند (با تعاریف)وقتی از ما پاسخی دریافت کنید، وجود خواهد داشت.فرصت هایی برای صحبت کردن لطفاً اگر مایل به پاسخگویی هستید، به ما اطلاع دهید.
زبان متکبرانه میتواند برای متقاعد کردن کسی یا جاسازی فکری در ذهن او استفاده شود که در وهله اول چیزی به این صورت بوده است، ما میتوانیم از این تکنیک استفاده کنیم زمانی که میخواهیم چیزی را متضمن کنیم یا به چیزی اشاره کنیم که ممکن است در واقع واقعی نباشد یا در وهله اول از تفکر آنها عبور کنیم. 0> راههای زیادی وجود دارد که تکنیکهای زبانی افراد را متقاعد میکند تا به طرز تفکر ما باور داشته باشند. یک راه استفاده از یک استدلال منطقی است که دنباله ای از گزاره ها برای حمایت از نتیجه گیری است.
روش دیگر استفاده از احساسات است که می تواند از طریق داستان گویی یا شهادت دیگران انجام شود. راه دیگر این است که روی کلمات در گفتارمان تأکید کنیم تا آنچه را که میخواهیم آنها بفهمند برجسته کنیم.
مانند هر چیز دیگری، یادگیری این ابزارها و تکنیکها زمان میبرد و باید هر روز آنها را تمرین کنید تا بتوانید آنها را به زبان طبیعی خود جاسازی کنید.
کتابهای خوبی در مورد متقاعدسازی وجود دارد، بنابراین حتماً باید آنها را بررسی کنید. اگر مایلید در مورد متقاعدسازی بیشتر بدانید، وبلاگ ما را در اینجا بررسی کنید.