چرا هیچ ارتباطی با خانواده ام احساس نمی کنم (بیگانگی خانوادگی)

چرا هیچ ارتباطی با خانواده ام احساس نمی کنم (بیگانگی خانوادگی)
Elmer Harper

از خود پرسیده اید که چرا با بستگان خود احساس پیوند نمی کنید یا هیچ ارتباطی احساس نمی کنید. شما تنها کسی نیستید که این احساس را نسبت به خانواده نزدیک خود تجربه می کنید. در این پست به بررسی علت می پردازیم و خواهیم دید که برای رفع این احساسات چه کاری می توان انجام داد

به دلایل مختلف ممکن است با اعضای خانواده ارتباط عاطفی نداشته باشید. گاهی اوقات، بزرگ شدن در خانواده‌ای که در آن احساسات آشکارا مورد بحث قرار نمی‌گرفت، می‌تواند به مشکل در ایجاد پیوند عاطفی با اعضای خانواده منجر شود. اگر فردی رویدادهای آسیب زا یا سوء استفاده از نزدیکان خود را تجربه کرده باشد، اعتماد و ارتباط عاطفی با آنها می تواند دشوار باشد.

اگر اعضای خانواده دارای ارزش‌ها یا سبک زندگی متفاوتی با یکدیگر باشند، می‌تواند باعث تنش و قطع رابطه در روابط شود. در برخی موارد، فقدان وقت صرف شده با هم به دلیل مسافت یا مشغله های زیاد می تواند از شکل گیری یک ارتباط عاطفی نیز جلوگیری کند.

در نهایت، مهم است که به یاد داشته باشید که تجربه هر فرد منحصر به فرد و معتبر است. وقتی صحبت از رابطه آنها با خانواده می شود. در ادامه به 7 دلیل می‌پردازیم که چرا شما ممکن است وابستگی عاطفی به خانواده خود نداشته باشید.

7 دلیلی که احساس می‌کنید از نظر عاطفی از خانواده خود فاصله می‌گیرید.

  1. متفاوت ارزش ها و باورها.
  2. فقدان ارتباط.
  3. تحقق نشدهانتظارات
  4. احساس بی توجهی یا طرد شدن.
  5. اهداف و تجربیات متفاوت زندگی.
  6. احساسات متضاد و افکار.
  7. تضادها یا مسائل حل نشده گذشته.

ارزش ها و باورهای مختلف.

ارزش ها و باورهای مختلف چیزی هستند که همه دارند. مهم است که بدانیم هیچ دو نفر ارزش ها و باورهای یکسانی ندارند، حتی در یک خانواده. هر کس نظرات، ایده ها و دیدگاه های منحصر به فرد خود را در مورد چیزها دارد که می تواند از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت باشد. این را می‌توان در نحوه لباس پوشیدن، نحوه صحبت‌مان، سرگرمی‌ها و علایق و دیدگاه‌های ما درباره مذهب یا سیاست مشاهده کرد. من هنوز هم به خاطر تفاوت‌هایشان به آنها احترام می‌گذارم و تلاش می‌کنم بیشتر درباره آنها بیاموزم. با انجام این کار، می‌توانم درک بهتری از اینکه چرا آنها اینگونه فکر می‌کنند و اینکه چگونه بر زندگی‌شان تأثیر می‌گذارد به دست بیاورم.

فقدان ارتباط.

فقدان ارتباط یک مشکل بزرگ است. امروزه بسیاری از خانواده ها با آن روبرو هستند. این می تواند منجر به سوء تفاهم شود و باعث آسیب در روابط شود. هنگامی که ارتباط وجود ندارد، ممکن است اعضای خانواده در ارتباط باشند و احساس صمیمیت کنند. بدون مکالمه منظم، برای اعضای خانواده آسان است که از هم دور شوند و مانند گذشته احساس صمیمیت نکنند. این عدم ارتباط می تواند منجر به احساس تنهایی وقطع ارتباط با خانواده همچنین می‌تواند باعث ایجاد مشاجره و تنش بین اعضای خانواده شود، زمانی که مسائل به طور آشکار مورد بحث قرار نمی‌گیرد.

برای جلوگیری از این امر، مهم است که خانواده‌ها برای برقراری ارتباط منظم تلاش کنند تا ارتباط را زنده نگه دارند. خانواده ها با داشتن مکالمات معنادار، گوش دادن فعال و ابراز قدردانی از یکدیگر، می توانند ارتباطات قوی تری با یکدیگر ایجاد کنند.

توقعات برآورده نشده.

توقعات برآورده نشده ممکن است مشکلی برای مقابله با آنها باشد. وقتی از افراد یا موقعیت‌ها انتظاراتی داریم، زمانی که این انتظارات برآورده نمی‌شوند، پذیرش آن دشوار است. این می تواند منجر به احساس ناامیدی، ناامیدی و حتی آسیب شود. برای بسیاری، انتظارات برآورده نشده نیز می تواند منجر به عدم ارتباط با اعضای خانواده آنها شود. آنها ممکن است احساس کنند که با آنها سازگار نیستند یا خانواده آنها آنها را درک نمی کنند. این می تواند منجر به احساس انزوا و تنهایی و همچنین این احساس شود که هر چقدر هم که تلاش کنند، هرگز نمی توانند شکاف بین خود و خانواده خود را پر کنند.

همچنین ببینید: وقتی یک دختر شما را اذیت می کند به چه معناست؟

کنار آمدن با انتظارات برآورده نشده ممکن است دشوار باشد، اما مهم است که به خاطر داشته باشید که به این معنا نیست که همه امیدها از بین رفته است. با حوصله و تفاهم ممکن است خانواده ها دور هم جمع شوند و دوباره روابط معناداری ایجاد کنند.

احساس بی توجهی یا طرد شدن.

احساسبی توجهی یا طرد شدن می تواند یک تجربه فوق العاده دردناک باشد. این می تواند باعث شود که شخص احساس کند به او تعلق ندارد، کسی به او اهمیت نمی دهد و زندگی او هدفی ندارد. زمانی که این احساس با خانواده مرتبط باشد، می تواند دشوار باشد، زیرا خانواده باید کسانی باشند که همیشه می توانیم برای حمایت و محبت روی آنها حساب کنیم.

این عدم ارتباط با خانواده باعث می شود احساس انزوا و تنهایی کنم. انگار کسی را ندارم که در مواقع ضروری به او مراجعه کنم. کنار آمدن با این احساس ناخواسته و بی اهمیت بودن سخت است، اما مهم است که به خاطر داشته باشید که همه افراد بدون توجه به نحوه برخورد اعضای خانواده با آنها، لایق عشق، پذیرش و مراقبت هستند.

اهداف و تجربیات متفاوت زندگی.

اهداف و تجربیات زندگی اغلب از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. ممکن است یک فرد هدف خود را برای حضور در کالج داشته باشد، در حالی که فرد دیگری ممکن است هدفی برای راه اندازی کسب و کار خود داشته باشد. تجارب مختلف زندگی نیز می‌تواند به اهداف متفاوتی منجر شود.

برخی افراد ممکن است هیچ ارتباطی با خانواده یا سنت‌های آن نداشته باشند و بنابراین ممکن است اهداف زندگی کاملاً متفاوتی با اهداف بستگان خود داشته باشند. در نهایت، اهداف و تجربیات زندگی هر کسی منحصر به فرد است و باید به آنها احترام گذاشت.

اگر بتوانید نیازهای عاطفی خانواده خود را درک کنید، می توانید دوباره با آنها ارتباط برقرار کنید. آنها ممکن است از جانب شما احساس خطر کنند یا فکر شما به این دلیل است که نمی توانند فکر کننداز هر جعبه ای که خود را در آن قرار داده اند گذشته اند. اجازه ندهید این مرزها با خانواده دوباره مانع برقراری ارتباط با آنها شود.

تضاد عواطف و افکار.

تضاد عواطف و افکار می تواند تجربه دشواری باشد. اغلب درک اینکه چرا ذهن ما مملو از ایده ها و احساسات مختلف در یک لحظه است، دشوار است و باعث می شود ما احساس غرق شدن و سردرگمی کنیم. این امر به ویژه زمانی که احساس می کنیم از خانواده خود جدا شده ایم یا احساس تعلق نداریم، می تواند دشوار باشد. ممکن است احساس کنیم منزوی، تنها و مطمئن نیستیم که چگونه به جلو برویم. این می تواند منجر به سردرگمی بیشتر شود زیرا ما در تلاش برای درک آنچه احساس می کنیم تلاش می کنیم. حتی ممکن است متوجه شویم که هویت یا هدف خود را در زندگی زیر سوال می بریم.

به یاد داشته باشید که اشکالی ندارد که چنین احساسی داشته باشیم و به این معنا نیست که مشکلی در ما وجود دارد. در عوض، این فرصتی برای رشد و درک است زیرا ما درباره خود و دنیای اطرافمان بیشتر می آموزیم.

تضادها یا مسائل حل نشده گذشته.

تضادها یا مسائل حل نشده گذشته می تواند منبع اصلی استرس و ناامیدی باشد. این مسائل ممکن است از خانواده، دوستان، محل کار و یا حتی درون خودمان ناشی شوند. مهم است که به این درگیری های حل نشده پرداخته شود تا اطمینان حاصل شود که آنها به زندگی کنونی ما ادامه نمی دهند. به عنوان مثال، اگر مسائل حل نشده ای بین اعضای خانواده وجود داشته باشد، آن رامی تواند محیطی را ایجاد کند که در آن ارتباطات تیره شده و روابط آسیب ببیند.

این امر به ویژه برای کسانی که به دلیل درگیری ها یا مسائل حل نشده گذشته احساس می کنند از خانواده خود جدا شده اند دشوار می شود. در این مورد، شناسایی علت اصلی تعارض و تلاش برای درک دیدگاه یکدیگر برای پیشبرد رابطه سالم‌تر بسیار مهم است. وقت گذاشتن برای رسیدگی به این درگیری ها یا مسائل حل نشده گذشته می تواند به ایجاد آینده مثبت تری برای همه افراد درگیر کمک کند.

در ادامه به برخی از سوالات متداول در مورد خانواده شما نگاهی خواهیم انداخت.

سوالات متداول

چرا من به خانواده ام وابسته نیستم؟

به دلایل مختلف به خانواده ام وابسته نیستم. وقتی بزرگ شدم، هیچ وقت احساس نکردم که با بقیه اعضای خانواده ام مناسب باشم. ما علایق، ارزش ها و باورهای متفاوتی داشتیم، بنابراین ارتباط عمیق تر با آنها برایم سخت بود. وقتی کوچکتر بودم از خانه دور شدم، که از نظر عاطفی بیشتر از خانواده ام دور شدم. حتی با وجود اینکه ما از لحاظ خونی نسبت فامیلی داریم، احساس نزدیکی یا وابستگی به آنها برایم دشوار است.

فقدان ارتباط و تجربیات مشترک نیز یکی از عوامل موثر در قطع ارتباط من با خود بوده است. اعضای خانواده. در حالی که ممکن است ویژگی‌ها یا ویژگی‌های فیزیکی مشابهی داشته باشیم، در این مقطع زمانی وجود داردچیز دیگری نیست که ما را به هم پیوند می دهد.

اگر این به نظر آشنا می رسد، پس اگر می خواهید بر این احساس غلبه کنید، همه به خانواده اصلی خود نزدیک نمی مانند، پس درمان نیز می تواند کمک کند.

10>اگر هیچ ارتباطی با اعضای خانواده احساس نمی‌کنم، چه کاری می‌توانم انجام دهم؟

اگر هیچ ارتباطی با اعضای خانواده ندارید، مهم است که به یاد داشته باشید که ارتباط و تفاهم کلیدی است. سعی کنید با آنها در مورد احساس خود صریح و صادقانه صحبت کنید. از آنها در مورد زندگی و علایقشان سوال بپرسید و برای شناخت بهتر آنها تلاش کنید. نشان دادن علاقه واقعی به زندگی آنها می تواند به ایجاد پیوند قوی تری بین شما کمک کند.

همچنین ممکن است مفید باشد که زمان با کیفیتی را با هم صرف انجام فعالیت هایی کنید که همه از آنها لذت می برند. این می تواند شامل بیرون رفتن برای صرف غذا، پیاده روی یا بازی با هم باشد. مهم است که به یاد داشته باشید که روابط خانوادگی به زمان و صبر نیاز دارد. از اعضای خانواده خود انتظار نتایج یا تغییر رفتار فوری نداشته باشید. با فداکاری و درک، می توانید در طول زمان روابط معناداری را با اعضای خانواده خود تقویت کنید.

چرا خانواده من از من حمایت عاطفی ندارند؟

خانواده من همیشه برای من مکان سختی بوده است. حمایت عاطفی دریافت کنید ما خیلی خوب ارتباط برقرار نمی کنیم و وقتی این کار را انجام می دهیم معمولاً به شکل منفی است. فکر می کنم این به این دلیل است که پدر و مادرم از پیشینه های متفاوتی هستندو دارای ارزش‌ها و باورهای متفاوتی هستند.

برادر و برادران من نیز در حال گذراندن مبارزات خودشان هستند، بنابراین آنها همیشه وقت یا انرژی لازم برای حضور در کنار من را ندارند. پویایی خانواده ما به گونه ای است که ما اغلب بر مشکلات تمرکز می کنیم تا راه حل ها، که باعث می شود در مواقع ضروری، راحتی پیدا کنیم. در نهایت، فکر می‌کنم خانواده‌ام به دلیل این عوامل و همچنین مسائل دیگری که ممکن است وجود داشته باشند اما ناگفته باقی می‌مانند، حمایت عاطفی ندارند.

راه‌های کنار آمدن با عدم ارتباط با اعضای خانواده.

یکی یکی از سخت ترین چیزهایی که می توان با آن کنار آمد، نداشتن ارتباط با اعضای خانواده است. اگر عادت دارید برای حمایت عاطفی و راهنمایی به آنها تکیه کنید، این امر می تواند سخت باشد. با این حال، راه‌هایی برای کنار آمدن با این وضعیت وجود دارد.

اول، مهم است که به یاد داشته باشید که در مبارزه‌تان تنها نیستید و افراد دیگری هم هستند که درک می‌کنند که در حال گذراندن چه چیزی هستید. کمک گرفتن از دوستان یا گروه‌های پشتیبانی آنلاین می‌تواند مفید باشد.

همچنین ببینید: تکنیک های زبان برای ترغیب هر کسی به انجام هر کاری (راهنمای کامل)

ثانیاً، مهم است که مراقب خود باشید و روی فعالیت‌هایی تمرکز کنید که به شما احساس خوبی می‌دهند، مانند خواندن، نوشتن، گوش دادن به موسیقی یا ورزش کنید.

در نهایت، سعی کنید راه هایی برای ارتباط با اعضای خانواده خود بیابید، حتی اگر هر از چند گاهی برای آنها نامه یا کارت بفرستید. با انجام این مراحل، می توانید شروع به ایجاد یک اتصال کنید، حتی اگر از راه دور باشد.

نحوه ایجاددوباره روابط خانوادگی؟

ایجاد دوباره روابط خانوادگی می تواند فرآیندی دشوار اما پربار باشد. اولین قدم این است که صریح و صادقانه با یکدیگر ارتباط برقرار کنید. به دیدگاه های یکدیگر گوش دهید و برای درک اینکه چرا چیزها در گذشته اشتباه پیش رفته اند، آماده باشید.

سعی کنید زمان با کیفیتی را بدون حواس پرتی، مانند تلفن یا تلویزیون، با هم سپری کنید. از یکدیگر قدردانی کنید و به خاطر لحظات خوبی که با هم گذرانده اید ابراز قدردانی کنید. همچنین، سعی کنید علایق مشترکی را که می توانید با هم انجام دهید، پیدا کنید، مانند پیاده روی، پختن غذا، بازی های رومیزی یا تماشای فیلم.

در نهایت، مطمئن شوید که یکدیگر را به خاطر اشتباهات گذشته خود ببخشید. تا بتوانید در رابطه خود با یک لوح تمیز پیش بروید. با صبر و تعهد از طرف هر دو طرف، می توان دوباره روابط خانوادگی قوی ایجاد کرد.

افکار نهایی

دلایل زیادی می تواند وجود داشته باشد که چرا شما هیچ ارتباطی با خانواده خود احساس نمی کنید، ما فکر می کنیم کاملاً این است. طبیعی و چیزی که می توانید انتخاب کنید تا به آن بپردازید، ممکن است بخواهید در مورد اینکه چرا چنین احساسی دارید یا بپذیرید که این طور است، با یک مشاور همکاری کنید. امیدواریم این پست برای پاسخ به سوالتان مفید بوده باشد. همچنین ممکن است دوست داشته باشید بررسی کنید چرا احساس می کنم دوستی ندارم (افکار شما را بفهمم)




Elmer Harper
Elmer Harper
جرمی کروز که با نام مستعار خود المر هارپر نیز شناخته می شود، یک نویسنده پرشور و از علاقه مندان به زبان بدن است. جرمی با سابقه ای در روانشناسی، همیشه مجذوب زبان ناگفته و نشانه های ظریفی است که بر تعاملات انسانی حاکم است. کنجکاوی جرمی در مورد زبان بدن، با بزرگ شدن در جامعه‌ای متنوع، جایی که ارتباطات غیرکلامی نقش حیاتی داشت، از سنین پایین شروع شد.جرمی پس از پایان تحصیلات خود در روانشناسی، سفری را برای درک پیچیدگی های زبان بدن در زمینه های مختلف اجتماعی و حرفه ای آغاز کرد. او در کارگاه ها، سمینارها و برنامه های آموزشی تخصصی متعددی شرکت کرد تا در هنر رمزگشایی ژست ها، حالات صورت و حالت ها تسلط یابد.جرمی از طریق وبلاگ خود قصد دارد دانش و بینش خود را با مخاطبان گسترده ای به اشتراک بگذارد تا به بهبود مهارت های ارتباطی آنها و افزایش درک آنها از نشانه های غیرکلامی کمک کند. او طیف وسیعی از موضوعات، از جمله زبان بدن در روابط، تجارت و تعاملات روزمره را پوشش می دهد.سبک نوشتن جرمی جذاب و آموزنده است، زیرا او تخصص خود را با مثال های واقعی و نکات عملی ترکیب می کند. توانایی او در تجزیه مفاهیم پیچیده به عباراتی که به راحتی قابل درک است، خوانندگان را قادر می‌سازد تا ارتباطات مؤثرتری را هم در محیط‌های شخصی و هم در محیط‌های حرفه‌ای تبدیل کنند.وقتی جرمی مشغول نوشتن یا تحقیق نیست، از سفر به کشورهای مختلف لذت می بردفرهنگ های متنوعی را تجربه کنید و مشاهده کنید که زبان بدن در جوامع مختلف چگونه ظاهر می شود. او معتقد است که درک و پذیرش نشانه‌های غیرکلامی مختلف می‌تواند همدلی را تقویت کند، ارتباطات را تقویت کند و شکاف‌های فرهنگی را پر کند.جرمی کروز، با نام مستعار المر هارپر، با تعهد خود به کمک به دیگران برای برقراری ارتباط مؤثرتر و تخصص خود در زبان بدن، همچنان به تأثیرگذاری و الهام بخشیدن به خوانندگان در سراسر جهان در سفرشان به سمت تسلط بر زبان ناگفته تعامل انسانی ادامه می دهد.